طراحی کاتالوگ
این روزها که همه دیجیتالی شدهاند و اینترنت روی تمام باورهایمان خیمه زده، بعضی از افراد هستند که فکر میکنند دیگر نیازی به کاتالوگ و بروشور و اینها نیست. اگر شما هم همین فکر را میکنید، ضمن اینکه نفس عمیقی برای آرام کردن خود میکشیم به شما گوشزد میکنیم که سخت در اشتباه هستید. دوست عزیز! ارزش لمس و دیدن یک کاتالوگ تبلیغاتی باکیفیت را نمیشود نادیده گرفت. شاید باورتان نشود اما چه بسیارند افرادی که به خاطر اینکه طراحی کاتالوگ تبلیغاتی یک برند، عالی و ایدهآل بوده، آن را سالها نگه داشتهاند و حتی روی در و دیوار منزلشان هم بخشهایی از کاتالوگ را چسباندهاند. این یعنی چه؟ یعنی طراحی کاتالوگ مهم است! خیلی هم مهم است!
اما این اهمیت فقط وقتی میتواند حرفی برای گفتن داشته باشد که کارتان درست و حسابی باشد. یعنی طراحی کاتالوگ کار هر کسی نیست. در واقع چیزی است شبیه اینکه میگویند گاو نر میخواهد و مرد کهن! بله برای اینکه طراحی کاتالوگ حرفه ای داشته باشید، لازم است که نکتههای این کار را خوب بدانید.
مثلا قبل از شروع کار باید تکلیف مشخص باشد. یعنی بدانید که چرا به سراغ کاتالوگ رفتهاید. چاپ کاتالوگ چه سودی دارد؟ اصلا ضرورتی دارد که برای همه محصولات و خدمات کاتالوگ درست کنید؟ کاتالوگ که دیگر آجیل عید نیست که چون همه میخرند، شما هم باید بخرید. پس قبل از چاپ کاتالوگ باید معلوم شود که دنیا دست کیست و چطور برگههای کوچک قطارشده موسوم به کاتالوگ به شما کمک میکنند تا برند بهتری باشید.
در طراحی کاتالوگ، فونت و رنگ و لعاب را که نمیشود از یاد برد. برند و ویژگیهایی که دارد، کار را برای انتخاب اینها آسان میکند. اگر مشتریهایتان را دقیق و درست بشناسید هم که دیگر عالی است. ولی باور کنید که حتی اگر خود اگلیوی معروف هم بیاید به شما طرح تبلیغاتی بدهد اما کیفیت چاپ کاتالوگ پایین باشد، با شمارش یک، دو، سه، بعد از دادن آن به دست مخاطبان، سرنوشت این کاغذهای چندلا، زبالهدان تاریخ… نه! ببخشید… زبالهدان خیابان یا خانههای مردم خواهد بود.
طراحی کاتالوگ تبلیغاتی به مغز متفکر نیاز دارد. مغز متفکری که قشنگ میداند، کاتالوگ قرار است در کدام بخش دل مخاطب بنشیند. مثلا بعد از اینکه کاتالوگ کذایی، مقبول شد، مخاطب، شال و کلاه میکند و به فروشگاه برای خرید میرود؟ یا بادبانها را میکشد و به سمت لپتاپ و گوشی میرود تا وارد سایت شود. اینها مهم است. منظور از اینها یعنی اینکه طراح باید بداند که کاتالوگ ماجرا قرار است چه اثری روی دیگران بگذارد.
دیدهاید که در این کلاسهای موفقیت و راه زندگی، اساتید اتوکشیده موفقیتدان برای بهتر شدن روابط آدمها با دیگران از اهمیت اثرگذاری در برخورد اول میگویند. برخورد اول در دنیای کاتالوگها هم چیزی در همین مایههاست. یعنی باید تلاش کنید تا وقتی که خانم یا آقایی محترم، کاتالوگتان را به دست میگیرد، در همان برخورد اول، یک دل نه صد دل عاشق کاتالوگ شود. تا حدی که اگر این دوستان، نسبتا هم محترم بودند باز عاشق کاتالوگتان شوند. حتی اگر نامحترم هم بودند باز هم عاشق کاتالوگتان شوند. حتی اگر اصلا مخاطبی در کار نبود و هنوز کاتالوگها را پخش نکرده بودید، باز هم مطمئن باشید که اگر کسی چشمش به طراحی کاتالوگ بیفتد، عاشقش میشود.
از شور و بلوایی که رنگ و تصویر به پا میکند هم غافل نشوید. رنگ و عکس میتواند با دل مخاطب جادو کند. البته منظورمان از بلوا، بلوای خوب است. بلوا در اینجا یعنی شور و ولوله. شور و ولولهای که مخاطب را به سمت ورق زدن کاتالوگ و دیدن تمام صفحاتش میکشاند.
خلاقیت در کارهای هنری خیلی مهم است. تبلیغات هم نوعی هنر است دیگر! با این تفاوت که در تبلیغات پول داده میشود تا یک اثر هنری خلق شود ولی در دنیای هنر، اول یک اثر خلق میشود بعد پولش درمیآید. حالا از این هذیانهای فلسفی که رد بشویم باید به خلاقیت در طراحی کاتالوگ خیلی دقت کنید. مثلا در نوع بستن و تا کردن کاتالوگ میتوانید خلاقیت داشته باشید، مواد به کار رفته در آن حتما نباید که کاغذ باشد. خیلی کارها میتوان کرد که کاتالوگی جالب و جدید در اختیار مخاطبان گذاشت.
همه اینها علاوه بر هوش و خلاقیت، تیمی کارکشته میخواهد که در راست و ریس کردن یک کاتالوگ عالی تجربه و دقت کافی داشته باشد. آذرخش، تجربه زیادی در این زمینه دارد و البته همیشه برای طراحی و تولید کاتالوگها، شور و شوق زیادی به خرج میدهد. منتظرتان هستیم!